شاعر منوچهری :دفتر شعر دیوان اشعار (قصاید و قطعات) در وصف شراب

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱... پذیره شدندش سران سپاهسری کاو کشد پهلوانی کلاهچو دستان سام اندر آمد به تنگ ... فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۲۹... ابر پهلوانان پرخاشخردرم داد و اسپ و نگین و کلاهگرانمایه را کشور و تاج و گاه ...فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد هجده سال بود » بخش ۴ - پادشاهی بلاش پیروز چهار سال بود... یکی پهلوان جست با رای و سنگکه باشد نگهبان تخت و کلاهبلاش جوان را بود نیکخواه ...فردوسی » شاهنامه » گفتار اندر داستان فرود سیاوش » بخش ۲۱فریبرز بنهاد بر سر کلاهکه هم پهلوان بود و هم پور شاه ...فردوسی » شاهنامه » گفتار اندر داستان فرود سیاوش » بخش ۲۲... مرا شاه داد این درفش و سپاههمین پهلوانی و تخت و کلاهدرفش از در بیژن گیو نیست ...فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۹... بنالم من از پهلوان پیش شاهنخواهم کمر زان سپس نه کلاهبخندید گودرز و زو شاد شد ... فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۲۶... همی گفت پیروزگر باد شاههمیشه سر پهلوان با کلاه...فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۳۶... نهادند مر پهلوان را به گاهکمر بر میان و به سر بر کلاهچنین است کردار این پر فریب ...پهلوان کلاهابر پهلوانانپهلوانی کلاه... نهادند مر پهلوان را به گاه...........کمر بر میان و به سر بر کلاههمی گفت پیروزگر باد شاه...........همیشه سر پهلوان با کلاهفریبرز بنهاد بر سر کلاه.............که هم پهلوان بود و هم پور شاهپذیره شدندش سران سپاه...........سری کاو کشد پهلوانی کلاه شاعر منوچهری :دفتر شعر دیوان اشعار (قصاید و قطعات) در وصف شراب...

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱... پذیره شدندش سران سپاهسری کاو کشد پهلوانی کلاهچو دستان سام اندر آمد به تنگ ... ================کلید واژه ها و برگزیده هاپهلوانی کلاهپذیره شدندش سران سپاه...........سری کاو کشد پهلوانی کلاه شاعر منوچهری :دفتر شعر دیوان اشعار (قصاید و قطعات) در وصف شراب...

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی نوذر » بخش ۷... بدان سان که آمد همی جست راهکه تا بر سر آرد سری بی کلاهشب تیره تا شد بلند آفتاب ...فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۱۲... که دستور باشد مرا تاجوراز ایدر شوم بی کلاه و کمرببینم که این نو جهاندار کیست ...فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور ذوالاکتاف » بخش ۱۴... همه مهتران نزد شاه آمدندبرهنه سر و بی کلاه آمدندچو دینار پیشش فرو ریختند ... ================کلید واژه ها و برگزیده هابی کلاه4بدان سان که آمد همی جست راه.........که تا بر سر آرد سری بی کلاههمه مهتران نزد شاه آمدند.........برهنه سر و بی کلاه آمدند شاعر منوچهری :دفتر شعر دیوان اشعار (قصاید و قطعات) در وصف شراب...

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۷ ... پذیره شدش نامور شهریار یکی گورستان کرد بر دشت کین که پیدا نبد پهن روی زمین ... فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱۸ ... به نیزه ز اسپت نهم بر زمین ازان پس نه پرخاش جویی نه کین .... فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و شغاد » بخش ۳ . .. زده حربه ها را بن اندر زمین همان نیز ژوپین و شمشیر کین... فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهمن اسفندیار صد و دوازده سال بود » بخش ۱ ... شاعر منوچهری :دفتر شعر دیوان اشعار (قصاید و قطعات) در وصف شراب...

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شیرویه » بخش ۲... چو گودرز و هفتاد پور گزینسواران میدان و شیران کینچو گشتاسپ شاهی که دین بهی ...فردوسی » شاهنامه » داستان کاموس کشانی » بخش ۸... ز گودرز بشنید طوس این سخنسرش گشت پردرد و کین کهن....فردوسی » شاهنامه » داستان کاموس کشانی » بخش ۱۳... همیشه بجنگ اندری ناگزیرز کین سیاوش تو داری زیاندریغا سواران گودرز یان ...فردوسی » شاهنامه » داستان کاموس کشانی » بخش ۱۴... ازان نامدارن گودرز یانکه از کینه جستن سرآمد زمانبدو گفت گودرز کای پهلوان ... فردوسی » شاهنامه » داستان خاقان چین » بخش ۳... نگه کن که خون سیاوش که ریختچنین آتش کین بما بر که بیختهمان خون پرمایه گودرز یان ... فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۵... که دستان زدست از گه باستانکه گر شیر با کین گودرز یانبسیچد تنش را سر آید زمان ...فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۸... وگر من نیایم چو گودرز و گیوبخواهد ز تو کینه پور نیو....فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۳... زند بر در شهر خوارزم گاهابا شیده رزم زن کینه خواهسپاه چهارم به گودرز داد ...فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۶... پس پشتشان دور ماند ز کوهبرد لشکر کینه ور همگروهببینی تو گوپال گودرز را ...فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۸... چنین بود پیمانت با شهریارکه بر کینه گه کوه گیری حصاربدو گفت گودرز کاندیشه کن ...فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۴... اگر تو که گودرز ی آن خواستیکه گیتی به کینه بیاراستی...فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۸... بدین رزمگه بست باید میانبه کینه شدن پیش ایرانیانچنین کرد گودرز پیمان که من ...فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۳۱... چو گودرز شد خ شاعر منوچهری :دفتر شعر دیوان اشعار (قصاید و قطعات) در وصف شراب...

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۵... به آوردگه کشته شد بی درنگبه کین سیاوش ز افراسیاب ز خون کرد گیتی چو دریای آب ...فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۵ - رزم خاقان چین با هیتالیان... ز خاقان اگر شاه راند سخنکه دارد به دل کین و درد کهنسزد گر ز خویشان افراسیاب ...فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیخسرو شصت سال بود » بخش ۲... نباید که پیچی ز داد اندکیکه پرکین کنی دل ز افراسیاب دمی آتش اندر نیاری به آب ... فردوسی » شاهنامه » داستان خاقان چین » بخش ۴... همی برفشانیم گرد درشاگر کین همی جوید افراسیاب نه آرام باید که یابد نه خواب ... فردوسی » شاهنامه » داستان خاقان چین » بخش ۶... بسنده نبودند با یک سوارازین کین بد آمد بافراسیاب ز رستم کجا یابد آرام و خواب ...فردوسی » شاهنامه » داستان خاقان چین » بخش ۹... یکی شاه ختلان یکی شاه چینز بیگانه مردم ترا نیست کینیکی شهریارست افراسیاب ... فردوسی » شاهنامه » داستان خاقان چین » بخش ۱۴... چو پاسخ چنین یافت افراسیاب گرفت اندران کینه جستن شتاب.. فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۶... ازو نامه بستد دو دیده پر آبهمه دل پر از کین افراسیاب پس از بهر بیژن خروشید زار ... فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۱۱... تو با اشکش و با منیژه بروکه ما امشب از کین افراسیاب نیابیم آرام و نه خورد و خواب ...فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۱۲... عنانها فگندند بر پیش زینکشیدند یکسر همه تیغ کینبشد تا بدرگاه افراسیاب ...... کنونم گشاده بهامون ببینکه با من نجوید ژیان شیر کینبزد دست بر جامه افراسیاب ...... زمانه تهی ماند زو جایگاهگرفتند بر کینه جستن شتابازان خانه بگریخت افراسیاب ... فردوسی » شاعر منوچهری :دفتر شعر دیوان اشعار (قصاید و قطعات) در وصف شراب...